29 و 30 ماهگی عسل خانوم
سلام دختر خوشگل و نازم
بعده چند روز دو ماهه که به وبلاگت سر نزدم اول از همه از دوستامون بعدم از شما معذرت میخوام باور کن وقت نوشتن پیدا نمیکنم به این دلیل که ریخت و پاش زیاد میکنی تا جمع و جور کنم ناهار و شام دیگه وقتی نمیمونه برا نوشتن.
تو این دو ماه مامانی اینا رفتن کربلا و برامون 10 روز مثل 10 سال گذشت شما هم خیلی دلت براشون تنگ شده بود تو این دو ماه حرف زدنت خیلی پیشرفت کرده میتونی جمله بسازی ولی با کلماتی که خاص لغت نامه خودته
خیلی میخوای مستقل باشی حموم که میری دوست نداری کمکت کنم میخوای خودت دوش بگیری لباساتو خودت میپوشی و ...
ادامه مطالب
اینجا رفته بودیم رفاه
بعد از دیدن عکسهای آرتین جون تو لاله پارک یه مدتی فقط ازم میخواستی بریمو عکسهای آرتین رو ببینیم که یه روز تصمیم گرفتیم تو رو هم ببریم شهر بازی لاله پارک که شما دل و جرات نزدیک شدن به اونارو نداشتی و این عکسارو به زور گرفتیم که تو همشون دستت تو دستمه
اینجام بستنی خوردی
بعضی وقتها میگی مامان من نی نی هستم کریر منو بیار و توش خودتو تاب میدی و بعضا هم اینطوری گیر میکنی که الان یاد گرفتی که چطور خودتو نجات بدی
اینم پشه بند بچه گیهات که هوس کردی بری توش و ساعتها اون تو بازی کردی
چند روز پیش این ماشینو درآوردی میرونیش از بابام درخواست کردی که برات یه ماشین بزرگ بخره
راستی شبهای قدر نزدیکن از همه دوستهای گلم التماس دعا دارم