برگشت دوباره بعد از یک سال

سلام دختر خوشگل و نازم

این بار دیگه خیلی وقته برات ننوشتم یکم عذاب وجدان دارم بابت اینکه جزئیاتی که تو این یه سال رخ داده بود متاسفانه از ذهنم پاک شدند عزیزم بابت این کاهلیم ازت معذرت میخوام.

تو این یه سال که گذشت درگیر سمینار و پایان نامه ام بودم  و از بهمن ماه پارسال یه گروه ختم قران تو تلگرام ایجاد کردم که هر هفته یک ختم انجام میدیم برا همینم وقت خیلی کم میاوردم و وقتی فرصتی داشتم برای کارهای خونه و وقت گذرونی با شما میگذروندم. بعضا فک میکنم ادامه تحصیلم ظلم بزرگی بود که در حقت کردم ولی خداییش تو این روزها مامانی خیلی کمکم می کرد و به جای من با شما ایشون وقت میگذروند.

لینک گروه ختم قرآن رو هم اینجا میذارم تا اگه از دوستانمون دوست داشتند به گروهمون ملحق بشن: 

https://telegram.me/joinchat/BNxWOgX3r8PddLFKAbRepg

تو هفتم مهرماه همین سال بالاخره دفاع کردمو تموم شدم. الانم تا یکی دو ماه مقاله ام رو میدم و به کلی تمام میشم. تو این یه سال خیلی بزرگ شدی و خانوم شدی از عروسی دایی عطا به بعد خودت رو عروس کردی و هر وقت میخوایم برات چیزی بخریم میسنجی ببینی آیا عروس میتونه از اون استفاده کنه یا نه؟ و با این اخلاقی که برا خودت پیدا کردی بعضا عصبانیم میکنی. نقاشی هات کلی پیشرفت کرده تمیز نقاشی میکشی و خودت هم بدون دخالت من رنگ میکنی. باهامون نماز میخونی و تا به حال هقت سوره از قرآن رو حفظ کردی. تو نماز اونایی رو که بلد نیستی از سوره هایی که بلدی میخونی. مسجد و امام زاده ها رو دوست داری و متاسفانه وضع بد حجاب بعضی از خانوم ها برات سواله که چرا با آرایش و بدون حجاب کامل بیرون ظاهر میشن.

پارک رفتن رو دوست داری ولی چندان تمایلی به بازی با هم سن . سال هات نداری و ترجیح میدی خودت بدو بدو کنی و من یا بابا دنبالت بیایم.

دوچرخه سواری تو پارکینگ رو دوست داری ولی وقتی با دوچرخه میریم خیابون درست همون مدلی که خودم رانندگی میکنم شما هم دوچرخه میرونی. هی میترسی به این و اون بخوری و درست عین خودم تو این زمینه ترسو هستی.

خیلی باسلیقه هستی بهداشت فردی رو کاملا رعایت میکنی. و تو این زمینه بعضا به من و بابا ایراد میگیری. استخر و آب بازی رو بیش از اندازه دوست داری. خیلی مراقب وسایل هات و عروسک هات هستی. برا خودت سناریو مینویسی و با عروسکات بازی میکنی و مثلا اگه به محیطی که بازی میکنی وارد شم باید مقرراتی رو که اونجا وضع کرده بودی مراعات کنم. مثلا اگه یهویی وارد شم میگی مامان چرا با آسانسور نیومدی برگرد با آسانسور بیا

یه مدت تو خانه بازی فرهنگسرا ثبت نام کردم و اونجا هر هفته یه جلسه میرفتیم و خیلی هم دوست داشتی. من که همیشه میترسیدم با دوستات هم بازی نشی اونجا دیدم خیلی راحت دوست پیدا میکنی و بازی میکنی.

کارتون مورد علاقه ات این روزها ماشا و میشا هست که به خاطر اون کارتون هر روز یه لیوان شیر میخوری

خیلی کارها رو از من تقلید میکنی همین الان که دارم وبلاگت رو آپ میکنم شما هم کنارم نشستی و با لب تاپ اسباب بازی خودت بازی میکنی

عاشق تولد و عروسی هستی در کنار این به مراسم عزاداری که برا ائمه گرفته میشه علاقه داری و اینم باعث شده یه قسمتهایی از دعای سلامتی امام زمان عج و زیارت عاشورا را حفظ کنی.

به زودی در ادامه مطالب عکسهات رو میذارم و اگه توضیحی بادم افتاد اونجا اضافه میکنم