دندان هفتم و کارایی جدبد هدیه
عسلم 5 شنبه 19 بهمن متوجه شدیم که یکی از دندونای پایینت خودشو نشون میده و شایدم علت بغلی شدنت و بیقراریهاتم همین باشه.
واما کارای جدیدت:
وقتی میگیم بشین میشینی و بعدم دست میزنی و به ما نگاه میکنی که ماهم دست بزنیم چند روز پیش واسه یه بار نشستنت مارو نیم ساعت وادار کردی که دست بزنیم
وقتی چیزی رو نمیخوای سرتو از راست به چپ تکون میدی
تازگیها هر چیزی که میخوای میگی اُس که فعلا نمیدونیم چیه؟
تنها بودن رو اصلا دوست نداری و تاحس میکنی تنهایی گریه میکنی
عاشق کتاب و کتاب پاره کردنی
از کالسکه میترسی و تا سوار میشی گریه میکنی واسه همینم کالسکه رو شستمو آوردم خونه بعضی وقتها با هم میریم بهش دست میزنیم ناز میکنیم که شاید بهش دوباره عادت کنی که تا حالا موفقیت آمیز نبوده
حیوانات و بچه ها و آدم بزرگارو خوب از هم تفکیک میکنی به همه حیوونا میگی پیسسی به بچه ها میگی بَه بَه
صدای بچه هارو هم خوب میشناسی مثلا اگه تلویزیون رو نبینی و صدای یه بچه رو بشنوی فوری میری جلو تلویزیون و میگی به به
تازگیها هیچ باجی رو قبول نمیکنی و فقط 10-20 دقیقه با یخچال و محتویات یخچال بازی میکنی
تقریبا همه چی رو میشناسی و همه کس رو هم میشناسی
تا صدای آیفونو مییشنوی خوشحال میشی و میای بغلم تا بریم در رو باز کنیم
تا بابا از در میاد بهش میخندی و اول بغلم قایم میشی بعد که میگم برو بغل بابا میری و اینبار دیگه بغل من نمیای
منظورتو با انگشت اشاره به همه میفهمونی
و خیلی از کارای دیگه که اگه یادم بیافته اینجا مینویسم