هدیه یک ساله شد
عزیز دلم...فرشته زیبای من...عمر من ...همه هستی ام ....بی نهایت دوستت دارم
یکم بهمن سال 90 برا کنترل رفتم پیش دکتر...موقعیتت تغییر کرده بود ودکتر از اینکه بیشتر از این تو دلم باشی اظهار نگرانی کرد و نوشت تا برم بیمارستان بستری بشم...ساعت 4:10 بعد از ظهر بود که دکتر صورت زیبایت را نشانم داد وای که چه لحظه ای بود با آن حال وخیم شوقی وجودم را گرفت فدایت شوم که دستت رو سرت بود و انگار خواب بودی گریه هم نکردی و اما امروز..
درست یک سال گذشت با حضور تو روزها چه زیبا سپری میشوند غم و غصه را راحت به جان میگیرم ولی با وجود تو نمیتوانند من را از پا در بیاورند
فرشته من با حس و علاقه عجیبی دوستت دارم بهت وابسته و دلبسته شدم...فقط تنها خواسته ام از خدا این است که مرا با نبودنت به امتحان نکشد...چون تو دنیای منی یک لحظه نداشتنت یعنی مرگ من
هدیه ی زیبای من بهترین هدیه ی خدا برای من هستی و شاکرم خدا را که تو را به من داد
امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .
تولدت مبارک