عفونت چشم
فدات شم دیروز که از خواب بیدار شدی دیدم چشم راستت یکم ورم کرده و قرمز شده
اول فکر کردم یه حساسیت جزیی باشه ولی تا ظهر قرمزیش بیشتر شد با مامانی که حرف زدم گفت حتما عفونته و بهتره ببریم دکتر...به بابا زنگ زدم که اگه میتونه بیاد تا ببریمت دکتر که اونم نتونسته بود شیفتشو حذف کنه و به مامان جون اینا زنگ زدیم تا زحمت بکشن و مارو ببرن دکتر...هوا خیلی سرد بود اولین بار میشد که تو این سرما بیرون میرفتیم از طرفی هم میترسیدم که مریض بشی....خلاصه رفتیم دکتر....دکتر گفت که عفونته و دارو داد...از مطب که بیرون اومدیم دیدیم برف همه جارو سفیدپوش کرده...زودی رفتیم سوار ماشین شدیم همه جا ترافیک سنگینی بود یه مسیر یه ربع بیست دقیقه ای رو تو دو ساعت اومدیم....تا رسیدیم خونه قطره چشمت رو انداختم الهی بمیرم برات ... اولش نمیدونستی چیه چشتو باز کرده بودی ببینی چیکار میکنیم تا قطره تو چشت رفت صدای گریه ات بلند شد...واااااااای عزیزم ببخش بازم اشکتو درآوردم.....خدارو شکر الان بهتری....خدا کنه دیگه هیچوقت مریض نشی...الانم قطره رو شناختی نمیذاری بندازیم...تا قطره رو میبینی گریه میکنی