اس (s)؟!!!!

دختر نازم اولین بار که خواستی ازمون آب بخوای با انگشتت زبونتو نشون میدادی ما هم که غافل از منظور شما یکی دو روز واسه خودت زبونتو نشون دادی و مام که نفهمیدیم بی خیال شدی که سرانجام بنده بعد از مطالعات فراوان دریافتم که آب میخوای

چند روزی گذشت یه روز با آب بازی میکردی گفتم هدیه این چیه با قاطعیت تمام محکمو و کوبیده گفتی اس(s) هر قدر گفتم بگو سو گفتی اس که اس

بالاخره پذیرفتیم که اس بگی بعدها هر کلمه ای که یکم پیچیده شد و س توش بود هم اس گفتی

البته این اس ها وجه تمایزشون با حرکات دستته...چجور؟الان میگم

وقتی آب میخوای انگشتتو میبری تو دهنت و میگی اس

وقتی روسری میخوای موهاتو نشون میدی و میگی اس

وقتی خدارو شکر میکنی دستاتو میبری بالا و میگی اس

اگه سفره سس بیاد و آب هم باشه و بازم انگشتتو ببری دهنت و بگی اس به جرس قاطع سس میخوای چون جایی که سس باشه آبو نمیبینی از بس دوستش داری

تو کتابا اگه خروس ببینی میگی اس

خورشید رو هم تو کتابا نشون میدی و میگی اس

اگه تو کتابات شیر یا شتر ببینی به اونام میگی اس

خلاصه یه اس میگی و میگذری حال وظیفه ماست که کنکاش کنیمو بفهمیم که این کدوم اسه؟

ادامه مطلب یادتون نره

^{عزیزم پسر همسایمون یه سه چرخه تو پارکینگ داشت که اخیرا متوجه شدم دوست داری سوارش بشی وقتی سوارت کردم دیدم دوست داری...منم به بابا گفتم که چقدر از سه چرخه محمدرضا خوشت میاد بابا هم 5 شنبه برات یه سه چرخه خرید که از اونروز کلی باهاش کیف میکنی و بهش میگی ترخ}

  بیشتر دوست داری این مدلی بشینی 

امروز ظهر وقتی دیدم حوصلت سر رفته با هم رفتیم بالکن و شما کلی آب بازی کردی و لباساتو که خیس کرده بودی آخر سرم رفتیم حموم بعده حموم انگاری گشنه ات شده بود که روی گازو نشونم دادی و گفتی پوفی..دیگه نتونستیم منتظر بابا شیم و ناهارتو کشیدمو آوردم برا اولین بار اینقدر با اشتها غذا خوردی که منم کیف میکردم اینم عکسات حین خوردن غذا :

 عزیزم هروقت بهت میگم مثلا هواپیما کجا رفت؟ میگی مامانی ...همه رو میفرستی خونه مامانی و وقتی هم ازت میپرسم اونم رفت خونه مامانی؟قیافه اتو مثل این عکس میکنی