عاشق انار
سلام خوشگلم
نازنینم باید بگم که شدیدا انار رو دوست داری و هر وقت انار به سرت میزنه کلمه نداریم برات نامفهومه و از هر کجا هم که باشه باید جورشه
خوشگلم این هفته به خاطر دل دردهایی که داشتی و شبو نمیتونستی بخوابی رفتیم دکتر، دکتر گفت روده هات ملتهب شدند به خاطر حساسیت به پروتئین گاوی خداروشکر از وقتی داروهاتو استفاده میکنی بهتر شدی بعد 10 روز هم قراره بریم دوباره کنترل شی
عسلم ماشالله یه شیرین زبونی شدی که خدا میدونه خیلی از داشتنت خوشحال و خوشبختیم
اخیرا به خاطر خشکی هوا از بینیت خون اومد که حالا سوژه شده و به همه میگی...به خون میگی نان (قان)
عروسکاتو میندازی رو پات و داستان میگی بهشون
کم کم شعر هم میخونی که خیلی خنده دارن به جای تاب تاب تابازی میگی : بـــــــــــــــابــــــــــــــــــــا ابازی
عکسات تو ادامه مطالب
اینجا رها رو میخوابونی در حایکه براش شعر میخونی با موبایلت هم بازی میکنی
این کلاه و پالتو رو مامانی برا تولدت دوخته که اولین نفر بود که کادوشو داد و شمام در حال استفاده هستی دستش درد نکنه فداشم
اینم لباسایی که بنده دوختم
این علاقه ات به پستونک برام خنده داره
اینجا مکانی از آشپزخونه هست که مامانی موهاتو کوتاه میکنه شمام هر وقت با مو کار کنی یا بخوای ما موهاتو ببندیم یا کوتاه کنیم میری اونجا میشینی و صدامون میکنی اینجا مشغول مرتب کردن موهای عروسکت(ملیس) هستی
بعد از مرتب کردن موهاش نوبت به خوردن انار رسیده
این عکسات بامزه و خنده دارن