توت
عزیزم 5 شنبه تصمیم گرفتیم با باباجون اینا بریم باغ باباجون برا خوردن توتالبته یه تغییرای کوچلو هم تو برنامه مون به وجود اومد اول تصمیم داشتیم بریم خونه یکی از اقوام و جمعه رو بریم باغ که تو ماشین نظرمون عوض شد و شما با لباس و تیپ مهمونی رفتی باغ
وقتی رسیدیم باغ شما همه چی خواستی الا توت آلبالوها رو تا دیدی گفتی آماو ازمون آلبالو خواستیتا تو باغ بودیم لب به توت نزدی و فقط آلبالو خوردی
برا دیدن عکسا بفرمایید ادامه مطالب
خواستم با گوش پاک کن مشغولت کنم که شروع کردی به تمییز کردن گوشت
اینجام یه درخت پره توت و یه زمین پره توپ
جمعه حدودای ساعت 12 شب بود که رسیدیم خونه و شما تازه جاتوخوش کردی و خواستی تلویزیون ببینی تو این عکس ساعت حدودای یک بامداده
اینم آخر سر نحوه دوا خوردن دخملی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی