هدیه 17 ماهه
ناز گلم 17 ماه هم به سرعت باد گذشت و شما قدم تو 18 ماهگی گذاشتی17 ماهه که تو زندگیمون حضور داری حضوری که به بودنمون معنا داده و لحظه هامونو پر شادی کردههرچه در مقابل خدا شاکر باشم بازم کمه چون نمیشه در مقابل هدیه ی به این زیبایی و بزرگی از خدا تشکر کرد ولی باز فقط میگم خدایا شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکرت
عزیزم بالاخره بعد از دو سه ماه فاصله دندون نهمت هم خودشو نشون داد فکر کنم دلیل بدغذا شدنت هم معلوم شد فدات شم خودشم از اون دندونای بزرگه هاچه دردی کشیدی گلم ایشالا که زودی در بیاد و این درد و عذاب تموم بشه
راستی تو این مدت خیلی خانوم شدی و خــــــــــیلی هم کمک حالم شدی تو باز کردن سفره جمع کردنش و پهن کردن لباسا خــــــــــــــــیلی کمکم میکنی که همین جا ازت تشکرمیکنم
تو این چند روزه هم گیر دادی به این اسم ما و به جای مامان بنده رو با اسم صدا میکنی که حرصم درمیادولی بابا کلی کیف میکنه
میونت با باباهم یکم بهتر شده بیرون بغلش میری و چند شب اخیر هم موقع خواب رفتی تو جای بابا و با قصه ای که برات تعریف کرد خوابیدی و بابا از خوشحالی کم مونده بود بیدارت کنه
واما چندتا از لغات تازه ات رو میذارم و تا پست بعدی که پره عکس و شادیه به خدا میسپارمت
الو : ابا
تلفن : ابا
حیاط : حط
موتور : مات
گل : جول
گوچه سبز : اته "ata" (الچه)
گوجه فرنگی، تخم مرغ،گیلاس،سیب: آما (آلما)
دختر گلم عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاشقتیم با تمام وجود