هدیههدیه، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

هــــدیـــــه

بیل !!!

1392/3/5 1:44
نویسنده : مامان هدبه
386 بازدید
اشتراک گذاری

هدیه نازم

هرچی از دست و دلبازی بابا بگم کم گفتم خداییش تو سخاوت دست همه رو از پشت میبنده برا شما دخملش هم که هر چی از دستش بربیاد میکنه همیشه برات بهترینها رو میخره وقتی ازش مایبیبی ایرانی میخوام بدون اینکه به حرفم گوش بده برات خارجیشو میخره که مبادا پاتو اذیت کنهمژه

تو اسباب بازی هم که هیشکی جلودارش نیست الانم بابا در نظر داره یکی از اون ماشینای بزرگ شارژی بخره تا باهاش کلی کیف کنی ولی از اونجا که یکم ترسو تشریف داری میترسیم ریسک کنیم و شمام سوارش نشی چون از کالسکه و هرچیزی که باعث تکون خوردنت بشه میترسیتعجب

بابا برا ریختن ترست یه موتور پلاستیکی که شبیه فیل هست خرید اولا ترسیدی ولی بعدا از دسته اش گرفتی و بعدم سوارش شدی و کلی باهاش کیف کردیYah

اول وقتی دیدیش گفتی " پیشـــــــــی"212919_4chsmu1.gif

بعد بهت گفتیم هدیه اون پیشی نیست فیــــــــــــــــــله شمام بلافاصله تکرار کردی بیــــــل ، هرچی میگیم بگو فـــــــــــــــــیل میگی بیل

 

اینجام هدیه خانوم رفته دفتر بابایی سر معامله چندتا خونهخنده

اینم سرگرمی جدید خانومی که کفش بزرگترا رو میپوشه و تو خونه یا حیاط میگردهلبخند

اینجام خانوم گل داره آرد رو الک میکنه که خمیر درست کنهنیشخند

و اما پنج شنبه با مامانی رفتیم زیارتگاه سید حمزه ...جای همه رو خالی کردیمو برا همه دوستامون دعا کردیم

اینجام اومدیم آرامگاه شهریار فاتحه ای بدیم وای وای امان از دست تو تو یه عکس درست و حسابی نایستادیعصبانی

 

بعضی وقتها وقتی حوصلت سر میره میایم پارکینگ که بازی کنی ولی شمام تنها به پارکینگ راضی نمیشی و دوست داری بری کوچه تو این عکس داری تلاش میکنی از میله ها بگذری و بری بیرونتعجب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان مریم
5 خرداد 92 7:32
چه عکسای نازی زیارت قبول فرشته


ممنونم گلم
مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:40
هدیه قربونت بشم درست میگی اون فیل نیست بیله آفرین به دخمل خاله که تلفظش مثل شماها نیست و درسته


این دخمل ما چه طرفدارایی واسه خودش پیدا کرده بابا یکی هم یه ذزه طرف ما باشه دیگه
مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:41
خوب چی کار دارین بذارین یه ذره هم هدیه سر معامله بشینه خیلیم بهش میاد اهی من قربونش بشم


مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:42
دمپاییه هم دیگه جای خودش رو داره فیکس پاشه دوست دااااااالم


مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:43
ای جون یه لحظه هدیه رو درحال الک کردن آرد دیدم یاد مادربزرگ ها افتادم عســــــــــــــیـسمی


مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:44
هدیه عزیزم با مامان ما رو هم دغا کردی؟؟؟؟؟


عزیزم واسه همه دعا کردیم شمام که جای خود دارین
مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:45
خوب بذارید بچه بره کوچه چی کارش دارید زندانیش کردید؟؟؟
هدیه خاله اینقدر جیغ و داد و گریه راه بنداز تا ببرنت کوچهمامانی خوب گفتم خوب یادش دادم؟؟؟


ایول عزیزم...هدیه اگه دو سه روز با شما باشه حسابی عضوی از جنگجویان کوهستان میشه
مامان مهدیس و ملیسا
5 خرداد 92 10:46
ایشالا همیشه لبتون خندون باشه هرچی انرژی مثبت داشتم همش رو دادم مال شما دوستون دارم موفق باشید


ممنونم دوست مهربونم خدا دلتو شاد کنه
مامان امیر رضا
5 خرداد 92 11:17
هدیه جونم شما چقده بامزه ای،....
به مشتری های بابایی تخفیف خوب بدی خاله ها.....
زیارتتم قبول....سفر کربلا گلم...
آردا رو الک کردیم..... مامانی تنور آمادی کردی برای نون پختن......
فدای این بچه های ناز نازی بشم که اینقده به بیرون رفتن علاقه دارن....


:ِD
مامان آيسل
7 خرداد 92 16:55
سلام خاله جون چقدر بزرگ شدي ماشالله....زيارت قبول ...كاش با آيسل قرار ميزاشتي باهم ميرفتين امامزاده...ماماني براي دختر نازمون اسفند دود كنين


بله خاله شما که بهمون سر نمیزنین
مریم--------❤
19 خرداد 92 22:21
هدیه جون رفته تو کار بساز بفروش[