آخرین پست سال 92
سلام عسلم خوبی گلم
فدات شم این مدت خونمونو تمیز کردیم و رفتیم رشت دیدن دایی عطا
اما شما تو این مدت زیاد اذیت نکردی و تا تونستی کمکم کردی این روزا هر مدل کیف که پیدا میکنی برا خودت برمی داری و وسایل شخصیتو توش میذاری روزی که آشپزخونه رو مرتب میکردم چندتا بهت شامپو دادم که ببری بذاری حموم . وقتی رفتم تو حموم شامپوهارو بذارم سره جاش دیدم شامپوها کم شدن بعدم یه دستمال تو آشپزخونه داشتیم که دیدم نیست حالا گفتم شاید همه جا به هم خورده پیداش میکنم بعدم گوشیم گم شد و ... واسه همین دیگه شروع کردم به جمع و جور کردن خونه وقتی کیفتو برداشتم بذارم سرجاش دیدم خیلی سنگینه تا زیپش رو باذ کردم دیدم بله همه چیزایی که گم کردم تو کیف شماست یکی یکی بیرون آوردم تا عکسش رو بندازم که داد و فریادت هوا رفت
راستی عاشق سبزی پاک کردنی وقتی میخوام سبزی پاک کنم قبل از من میشینی و شروع به پاک کردنشون میکنی
یه روز هم با بابا رفتیم بیرون که شما بعد از دیدن فروشگاه اسباب بازی گفتی تاب تاب میخوای و بابا هم اطاعت کرد و با هم رفتیم یه مرکز خرید که برا شما وسایل بازی داشت. و شمام کلی بازی کردی
نازگلم تو این چند ماه خیلی کم به وبلاگت اومدم باید ببخشی ام 26 ماهت هم به سلامتی داره تموم میشه و بزرگ و بزرگتر میشی فدات شم برا من و بابا خیلی عزیزی بهترینهارو برات از خدای بزرگ میخوایم و برا بهتر زندگی کردنت تمام تلاشمونو میکنیم
ایشالا سال 93 برا همه دوستامونم پر از شادی و نشاط باشه عید همه پیشاپیش مبارک
اما عکسامون تو ادامه مطالب